طنز باحال دانشجویی
سر جلسه امتحان یه دختره بغل دسته من نشسته بود من میگی حال کرده بودم گفتم لااقل ۲۰ نگیرم ۱۷ که رو شاخشه خلاصه کلی باهاش هماهنگ کردم که بهت علامت دادم چطور برسونو این حرفا !
هیچی دیگه تا برگها رو اوردن دیدم بلند شد برگهارو پخش کرد و گفت بچها سرتون تو برگه خودتون باشه . . . !
یکی از فانتزیام اینه که توی دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه که بهت صفر میدم بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم به دیوار بگم :
منو از نمره میترسونی ؟
من زندگیمو باختم استاد . . .
برو از خدا بترس . . .
به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست !
همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستم :D
هیچی دیگه تا برگها رو اوردن دیدم بلند شد برگهارو پخش کرد و گفت بچها سرتون تو برگه خودتون باشه . . . !
یکی از فانتزیام اینه که توی دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه که بهت صفر میدم بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم به دیوار بگم :
منو از نمره میترسونی ؟
من زندگیمو باختم استاد . . .
برو از خدا بترس . . .
به اونایی که عجله دارن فارغ التحصیل شن یادآوری کنم که عزیزم بیرون که کار نیست ، باور کن خونه هم هیچ خبری نیست !
همون دانشگاه بمون حداقل هر کی پرسید چیکار میکنی بگی دانشجو هستم :D
ادامه این متن را در ادامه مطلب بخوانید
برچسبها: طنز باحال دانشجویی ,
تاريخ : چهار شنبه 27 آذر 1392
| 17:0 | نویسنده : مرتضی |